قلاده ی اندیشه

این روزها شبکه های خبرپراکنی چه بصورت تلویزیونی و چه بصورت اینترنتی در مرکز توجه عمومی هستند. این توجه که ناشی از اوضاع پیش آمده در فصل انتخابات و بعد از آن است موجب آن گشته تا ماهیت آنها نیز بیشتر زیر ذره بین عموم مردم و همچنین کارشناسان رسانه و منتقدین قرار بگیرد. در راستای همین توجه عمومی برآنم تا نقدی از دیدگاه خودم بر نوع فعالیت رسانه ها انجام دهم.

اولین چیزی که همه ی این شبکه ها در آن مشترک هستند و شاید از فرط وضوح به نظر نیاید یکسو بودن اخبار و ارائه ی نظرات آنها با توجه به تمام شعارهای رسانه ی بی طرف است. البته این بی طرفی در ظاهر با توجه به سابقه و تبحر آن شبکه ی خبری متفاوت است و مذبوحانه ترین ادعای بی طرفی از طرف رسانه ی ملی! ارائه میشود. در تمام این رسانه ها ما با گروهی اکثریت و گروهی اقلیت طرف هستیم که این اکثریت همت به حذف هر چه بیشتر دیدگاه اقلیت دارند و چه مستقیم و چه غیر مستقیم شاهد حذف دیدگاه مخالف اکثریت هستیم. به عبارت دیگر آنها اخباری مطابق میل اکثریت گردانده ی رسانه ارائه می نمایند و متقابلاً مخاطبی همسو با دیدگاه آن رسانه خواهند داشت.

برای مثال در نظر بگیرید یک روز به تجمعی ضد دولتی رفته اید و شب هنگام که مقابل تلویزیون نشسته اید شبکه ی مورد علاقه ی خود را دنبال می کنید که این شبکه ادعای رسانه ی بی طرف را یدک می کشد. به هیچ وجه شما انتظار ندارید که آن شبکه اعلام کند مردم امروز 1000 نفر بودند و پس از ضرب و شتم توسط پلیس ضد شورش به خانه هایشان باز گشتند. ممکن است عصبانی شده و ناسزاگویان آن کانال را عوض کرده و به اخبار رسانه ای گوش گنید که می گوید امروز مردم با حضور ده ها هزار نفری موج سبزی در خیابان به راه انداختند و حتی پلیس ضد شورش در مقابل آنها مستأصل گردید و پیروزی عظیمی نصیب معترضین شد.

شما آن شبکه ای را دنبال می کنید که آنچه را که می خواهید در قالب اخبار به شما بگوید و آن محقق و جامعه شناسی را می پسندید که در مقاله ی خود تماماً مؤید پیروزی شما باشد. اگر اخبار را گزارشی از حقیقت رخ داده تعریف کنیم ما خواهان آن هستیم تا حقیقت رخ داده آن باشد که ما می خواهیم و امیال و اهداف خود را در جامه ای از حقیقت ببینیم.

در این موقعیت رسانه از موضعی که داعیه ی آن دارد یعنی بی طرفی به نفع ذائقه ی مخاطب منحرف می شود و چرخه ی عرضه و تقاضا برای دریافت آنچه اخیراً رخ داده (اخبار) با توافق طرفین برقرار می شود. در حقیقت آنها آنچه را برای شما گزارش می کنند که شما می خواهید تا مبادا از آنها دلگیر شوید و کانال یا سایت خود را عوض کنید. البته این روند منجر به ارضای میل باخبری مخاطب و ادامه ی فعالیت او در موضعی که برای او اندیشیده شده خواهد شد و می بینیم که هنوز برای اربابان افکار و اندیشه ی مردم تفکر آزادِ رعیتِ فکری آنها بزرگترین دشمن آنهاست. او حق ندارد از تمام واقعیت باخبر شود تا تفکر کند و حتی خود با این آزادی غریبه است جز اندکی استقلال طلب از قلاده ی اندیشه.

در مجموع رسانه های خبری تعیین درست یا نادرست را به امری بیرونی در قالب معیارهایی که پیش از این ساخته شده و تا اکنون و اصولاً تا همیشه ادامه خواهند داشت ارجاع می دهند و مخاطب را مصرف کننده ی گزارش حقیقت رخ داده برای اطمینان از موضع اکنونش در نظر گرفته و برای او تولید حقیقت می کنند. امّا...

اما آزادی در گرو اراده ی ما به آن است.

۵ نظر:

  1. اما آزادی در گرو اراده ی ما به آن است.

    پاسخحذف
  2. کیا جون خیلی خوب می نویسی .کاملن موافق ام به تو ولی در این کبود نور یک دیچه هم موهبتی ست برای مردم باید قدرت تحلیل رو در خودشون تقویت کنن تا اینکه صرفن شنوده و مصرف کننده باشن.

    پاسخحذف
  3. مصطفی موسوی در حالی که وانتشو قفل وزنجیر میکرد گفت:

    .
    من سعی میکنم بجای اینکه خبر بگیرم ، خبر بسازم ، منظورم یه جور تو متن بودنه
    .
    پس به اولین سطل آشغالی که میرسم آتیشش میزنم، بعد شلوارمو میکشم بالا و فرار میکنم

    .

    پاسخحذف